معنی برکنار کردن

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

برکنار کردن

معزول کردن، عزل کردن، خلع کردن، منفصل کردن،
(متضاد) منصوب کردن، برگماشتن

فارسی به انگلیسی

معادل ابجد

برکنار کردن

747

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری