معنی بر خوردن

لغت نامه دهخدا

بر خوردن

بر خوردن. [ب ُ خوَر / خُرْ دَ] (مص مرکب) برخوردن اوراق قمار؛ زیر و رو شدن آنها. رجوع به بر شود.

حل جدول

بر خوردن

قاطی و هم‌تراز شدن کسی با جمعی به طور تصادفی

مترادف و متضاد زبان فارسی

بر خوردن

قاطی شدن، مخلوط شدن، راه یافتن

معادل ابجد

بر خوردن

1062

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری