معنی بزرگترین سازه بتنی جهان

لغت نامه دهخدا

بتنی

بتنی. [ب َ ت َ] (اِخ) پتنی. جمال اﷲ هندی بتنی منسوب به پتنه از شهرهای هند. وی در 1501 م. در نهر والی گجرات بدنیا آمد و در مکه درس خواند و سپس به طریقه ٔ قادریه و سعدیه داخل گردید و در درگاه اکبرشاه مقامی یافت و سرانجام به قتل رسید. اوراست: «مجمع البحار فی غریب التنزیل و تألیف الاخبار» به عربی که در حدیث نوشته شده است. (از المنجد).


سازه

سازه. [زَ/ زِ] (اِ) در کتابهای جدید ریاضی بجای عامل معمول شده است. (فرهنگستان).

سازه. [زَ / زِ] (اِ) به لغت دری تبری به معنی جاروب است که خانه و فرش بدان روبند. (انجمن آرا) (آنندراج). || در تفسیر ابوالفتوح در یک مورد بمعنی لیف خرما آمده و ظاهراً مصحف «سازو» است که سه بار در همان کتاب آمده است. رجوع به تفسیر ابوالفتوح چ 1 ج 4 ص 96 س 6 و سازو در این لغت نامه شود.

فرهنگ معین

سازه

ساختار، ساختمان، عامل (ریاضی)، واحد نحوی زبان (زبان - شناسی). [خوانش: (زِ) (اِمر.)]

(~.) [طبر.] (اِ.) جاروب، جارور.

مترادف و متضاد زبان فارسی

سازه

عامل، فاکتور، ساختار، واحد ساختار، عناصر ساختار، واحد نحوی، مولفه (درجمله)

گویش مازندرانی

سازه

جارو

ارزن، گاورس

معادل ابجد

بزرگترین سازه بتنی جهان

1483

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری