معنی بزرگترین پادشاه آشور

حل جدول

بزرگترین پادشاه آشور

آشور بانیپال


آشور بانیپال

بزرگترین پادشاه آشور


پادشاه سرزمین آشور

سارنگ


آشور

سرزمینی باستانی بین دو رود دجله و فرات


بزرگترین پادشاه عثمانی

محمدفاتح

لغت نامه دهخدا

آشور

آشور. (نف مرخم) در کلمات مرکبه مثل دویت آشور و تنورآشور، مخفف آشورنده است، یعنی بهم زننده.

آشور. (اِخ) نام پسر دوم سام بن نوح، و مملکت آشور به نام او خوانده شده است.

آشور. (اِخ) رجوع به آسوریان شود.

آشور. (اِخ) نام رب النوع بزرگ آسوریان.


دویت آشور

دویت آشور. [دَ] (اِ مرکب) میلی که بدان دوات و آمه را بهم زنند. (از برهان) (از آنندراج) (ناظم الاطباء). محراک. (زمخشری).

واژه پیشنهادی

فرهنگ معین

آشور

(اِ.) گوشه ای است در دستگاه راست ماهور و دستگاه راست پنجگاه.

نام های ایرانی

آشور

پسرانه، برهم زننده، تغییر دهنده، نام دومین فرزند سام که نینوا را بنا نهاد

گویش مازندرانی

آشور

از مراتع سابق شبه جزیره ی میانکاله بهشهر که دهکده ی آشوراده...

معادل ابجد

بزرگترین پادشاه آشور

1709

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری