معنی بزرگر

لغت نامه دهخدا

بزرگر

بزرگر. [ب َ گ َ] (ص مرکب) برزگر.زارع. کشتکار. (ناظم الاطباء). رجوع به برزگر شود.

حل جدول

بزرگر

حارث

فرهنگ فارسی هوشیار

بزرگر

(صفت) زارع برزیگر کشتکار.

واژه پیشنهادی

بزرگر

دهقان

معادل ابجد

بزرگر

429

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری