معنی بسامد امواج
حل جدول
فرکانس
یکای بسامد امواج
هرتس
بسامد امواج رادیویی
فرکانس
واحد بسامد امواج
هرتز
بسامد
فرکانس امواج
تواتر، فرکانس
فرکانس
واحد سنجش بسامد امواج
هرتز
لغت نامه دهخدا
بسامد. [ب َ م َ] (مص مرخم، اِ مرکب) حرکت رفت و آمد متوالی. (واژه های نو فرهنگستان). ترجمه ٔ فرکانس. تردد.
امواج
امواج. [اَم ْ] (ع اِ) ج ِ موج. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کوهه های آب. خیزابها. موجها: از میان تلاطم امواج محنت سر برآورد و گفت. (گلستان). || در علوم گوناگون بکار میرود و بحرکات موجی و ارتعاشات و تموجات و اضطربات اشیاء گوناگون اطلاق میشود مانند امواج الکتریکی، امواج رادیویی، امواج مغناطیسی و غیره. رجوع به موج شود.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
تکرار،
(ریاضی) فراوانی،
(فیزیک) حرکت و رفتوآمد متوالی، فرکانس،
مترادف و متضاد زبان فارسی
تکرار، تناوب، فرکانس، کثرتوقوع، تردد
فارسی به عربی
تردد
معادل ابجد
158