معنی بلندآوازه

فرهنگ معین

بلندآوازه

(~. زِ) (ص مر.) معروف، نامدار، مشهور.

فرهنگ عمید

بلندآوازه

بلندآواز،
[مجاز] معروف و مشهور،

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

بلندآوازه

بنام، سرشناس، شهیر، مشتهر، مشهور، معروف، نام‌آور، نامدار، نامور، نامی،
(متضاد) گمنام

فارسی به عربی

بلندآوازه

بعیدالصیت

واژه پیشنهادی

بلندآوازه

نام آور

معادل ابجد

بلندآوازه

106

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری