معنی بلوف
لغت نامه دهخدا
بلوف. [بْلُف ْ / ب ِ لُف ْ] (فرانسوی، انگلیسی، اِ) بلف. رجوع به بلف شود.
- بلوف زدن، بلف زدن. رجوع به بلف زدن شود.
فرهنگ عمید
[مجاز] ادعای دروغین کسی برای ترساندن یا تحت تٲثیر قرار دادن دیگران،
نوعی بازی ورق که بازندۀ آن کسی است که بیشترین برگه را داشته باشد،
حل جدول
فیلمی از ساموئل خاچیکیان
مترادف و متضاد زبان فارسی
توپ و تشر، گفتارتهدیدآمیز، چاخان، لاف، گزافه، ادعایبیاساس
فارسی به انگلیسی
Bid, Bluff
فرهنگ فارسی هوشیار
توپ و تشر
معادل ابجد
118