معنی بلیط

لغت نامه دهخدا

بلیط

بلیط. [ب ِ] (از فرانسوی، اِ) بلیت. تکه کاغذی که بر روی آن مشخصاتی چاپ شده باشد حاکی از بها و تاریخ و محل استفاده ٔ آن، و غالباً برای ورود به سینما و تماشاخانه یا اتوبوس یا قطار راه آهن و غیره به کار رود. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به بلیت شود.

حل جدول

بلیط

تکه کاغذ بهادار

مترادف و متضاد زبان فارسی

بلیط

پته، بلیت

فارسی به انگلیسی

بلیط‌

Pass, Tariff

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

بلیط

تذکره، ترخیص

فرهنگ فارسی هوشیار

بلیط

تکیه کاغذی که بر روی آن مشخصاتی چاپ شده باشد حاکی از بهاء و تاریخ و محل استفاده آن و غالباً برای ورود به اتوبوس و تاتر و سینما و قطار و غیره بکار می رود

فارسی به ایتالیایی

بلیط

biglietto

فارسی به آلمانی

بلیط

Billett (n), Das etikett, Der fahrschein, Der zettel, Die fahrkarte, Eintrittskarte (f), Fahrkarte (f), Wahlliste (f)

معادل ابجد

بلیط

51

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری