معنی بنای تاریخی سلجوقیان در نیشابور

حل جدول

بنای تاریخی سلجوقیان در نیشابور

شه میر

شهمیر


اثر تاریخی نیشابور

بازار سرپوش


بنای تاریخی آتن

آکروپولیس


بنای تاریخی تهران

تالار آیینه، شمس العماره، دارالفنون


بنای تاریخی همدان

گنبد علویان

گنج‌نامه


بنای تاریخی مراغه

‌گنبدسرخ


بنای تاریخی فرانسه

کاخ ورسای


بنای تاریخی ساوه

مسجد سرخ

لغت نامه دهخدا

سلجوقیان

سلجوقیان. [س َ] (اِخ) سلاجقه. خاندانی ترک که از 429 هَ.ق. تا 700 هَ.ق. در آسیای غربی سلطنت کردند ظهور این خاندان در تاریخ اسلام از وقایع بزرگ و بمنزله ٔ شروع دوره ٔ جدیدی است. مقارن ابتدای استیلای این قوم خلافت دچار ضعف شده بود و هیچیک از سلاطین در این ایام قدرت آنکه کشورهای اسلامی را تحت یک حکومت درآورند نبود. بلکه این ممالک زیردست سلسله های متفرقی سر میکردند فقط فاطمیان را باید از این حکم مستثنی دانست. ولی ایشان هم اگرچه دولتی بزرگ داشتند با خلفای عباسی در حال صفا نبودند بلکه مدعیان آن خاندان محسوب میشدند سلجوقیان از ترکمانان بدوی و در آغاز بی علاقه بزندگی شهری و تمدن و دین بودند. و چون اسلام آوردند براثر سادگی طبع در این راه دچار تعصب شدند و بسبب همین حس بمدد دولت و خلافتی که رو بمرگ میرفت شتافته آن را احیا کردند. سلاجقه به ایران و الجزیره و شام و آسیای صغیر هجوم آوردند و این بلاد را بباد غارت دادند و هر سلسله ای را که در راه خود دیدند برانداختند در نتیجه آسیای اسلامی را از اقصی حد غربی افغانستان تا ساحل بحرالروم تحت یک حکومت آوردند و با دمیدن روح غیرت و تعصبی در مسلمانان عساکر روم شرقی را که مجدداً بتعرض بلاد اسلامی پرداخته بودند عقب زدند. و بر اثر همین کیفیات نسل متعصب جنگجوی جدیدی پیدا شد که بیشتر مغلوبیت صلیبیان عیسوی نتیجه ٔ دلاوری ایشان است، و همین مسایل است که بسلاجقه در تاریخ اسلام مقامی بلند داده است. سلجوقیان فرزندان سلجوق بن تقاق (دقاق) از رؤسای ترکمانان غز هستند. وی در خدمت یکی از خانان ترکستان سر میکرده و از دشت قرقین با همه قبیله ٔ خود بطرف جند و از آنجا به بخارا کوچ کرده و در این سرزمین او و قبیله اش با شوق تمام قبول اسلام کرده اند. سلجوق و پسران و نوادگان او در جنگهایی که بین سامانیان و امرای ایلک خانیه و سلطان محمود غزنوی اتفاق می افتاد شرکت می جستند و طغرل بیک و برادرش جغری بیک بتدریج تا آنجا قدرت یافتند که به ریاست قبیله ٔ ترکمانان خود به خراسان هجوم بردند. و پس ازآنکه چندبار غزنویان را مغلوب کردند شهرهای مهم کشور آنان را مسخر کرده جای ایشان را در آن دیار گرفتند. در سال 429 هَ.ق. امام جماعت مرو خطبه را بنام جغری بیک داود خواند و او را سلطان السلاطین نامید و همین مراسم در نیشابور بنام برادرش طغرل جاری گردید بلخ و گرگان و طبرستان و خوارزم نیز بزودی بممالک سلجوقیه ضمیمه گردید و جبل و همدان و دینور و حلوان و ری و اصفهان هم متعاقب آنها در فاصله ٔ بین سنوات 432 و 437 ایشان را مسلم گشت. طغرل بیک در سال 447 هَ.ق. به بغداد وارد شد و نام او با لقب سلطان در دارالخلافه بر منابر خوانده شد. قبایل ترک دیگر نیز بتدریج خدمت سلجوقیان را پذیرفتند و بدین ترتیب همه ٔ آسیای صغیر و متصرفات خلفای فاطمی مصر قبل از سال 470 هَ.ق. تحت یک حکومت درآمد و فرمان سلاجقه را گردن نهادند.
طغرل بیک و آلب ارسلان و ملکشاه بر جمیع این ممالک وسیع حکومت داشتند. ولی بعد از مرگ ملکشاه جنگهای داخلی بین برکیارق و محمد بروز کرد و شعب دیگر خاندان سلجوقی در نواحی مختلف سر باستقلال برداشتند. با این حال باز شعبه ٔ اصلی این خاندان تا مرگ سنجر اسماً بریاست کل شناخته میشد و سنجر آخرین تن از سلاجقه ٔ بزرگ است که با وجود منحصر بودن قلمرو او بخراسان تا سال فوتش یعنی تا تاریخ 552 هَ.ق. عنوان ریاست سلاجقه را داشته. سلاجقه ٔ کرمان و عراق و شام و روم شعب عمده ٔ این خاندانند. ولی افراد دیگری نیز از سلجوقیان در آذربایجان و طخارستان و دیگر ولایات حکومت کرده اند در طرف مشرق دولت سلجوقی در مقابل حمله ٔ خوارزمشاهیان ازمیان رفت و در آذربایجان و فارس و الجزیره و دیار بکر سلسله های دیگری که آنها را امرای لشکری سلجوقی تشکیل می دادند و اتابکان خوانده میشوند جای مخدومان خود را گرفتند ولی در بلاد روم سلطنت سلاجقه تا حدود سال 700 هَ.ق. که مقارن شروع قدرت ترکان عثمانی است باقی بود سلسله ٔ سلجوقیان بزرگ از 429 تا 552 هَ.ق. سلطنت کردند و اسامی شاهان آن از اینقراراست: رکن الدین ابوطالب طغرل بیک محمد جلوس 429 هَ.ق. عضدالدین ابوشجاع آلب ارسلان محمدبن جغری بیک جلوس 455 هَ.ق. جلال الدین ابوالفتح ملکشاه بن آلب ارسلان جلوس 465 هَ.ق. ناصرالدین محمودبن ملکشاه جلوس 485 هَ.ق. رکن الدین ابوالمظفر بر کیارق بن ملکشاه جلوس 486یا 487 هَ.ق. غیاث الدین ابوشجاع محمدبن ملکشاه جلوس 498 هَ.ق. معزالدین ابوالحارث سنجر جلوس 511 هَ.ق. فوت 552 هَ.ق. این شعبه را خوارزمشاهیان منقرض کردند.
سلجوقیان آسیای صغیر (روم): این شعبه از سلجوقیان در آسیای صغیر از 470 هَ.ق. تا 700 هَ.ق. سلطنت کرده اند اسامی شاهان این خاندان از اینقرار است: سلیمان اول بن قتلمش جلوس 470 هَ.ق. دوره ٔ فترت 479 هَ.ق. قلج ارسلان داود جلوس 485 هَ.ق. ملکشاه دوم جلوس 500 هَ.ق. مسعود اول جلوس 510 هَ.ق. عزالدین قلج ارسلان دوم جلوس 551 هَ.ق. (قلج ارسلان تا 558 حیات داشت ولی ممالک خود را چندسال قبل از این تاریخ بین پسران خود تقسیم کرد). قطب الدین ملکشاه دوم جلوس 584 هَ.ق. غیاث الدین کیخسرو اول جلوس 588 هَ.ق. رکن الدین سلیمان دوم جلوس 597 هَ.ق. قلج ارسلان سوم جلوس 600 هَ.ق. کیخسرو اول (مجدداً) جلوس 601 هَ.ق. عزالدین کیکاوس اول جلوس 607 هَ.ق. علاء الدین کیقباد اول جلوس 616 هَ.ق. غیاث الدین کیخسرو دوم جلوس 634 هَ.ق. عزالدین کیکاوس دوم جلوس 643 هَ.ق. (با شرکت برادران خود قلج ارسلان سوم و کیقباد). رکن الدین قلج ارسلان چهارم جلوس 655 هَ.ق. غیاث الدین کیخسرو سوم جلوس 666 هَ.ق. غیاث الدین مسعود دوم جلوس 682 هَ.ق. علاء الدین کیقباد دوم جلوس 696 هَ.ق. عزل 700 هَ.ق. این شعبه بدست مغول و ترکان عثمانی منقرض شد.
سلجوقیان روم: رجوع به سلجوقیان آسیای صغیر شود.
سلجوقیان شام: شعبه ای از سلجوقیان که از 487 هَ.ق. تا 511 هَ.ق. در شام حکومت کردند اسامی افراد این خاندان از اینقرار است: تتش بن آلب ارسلان جلوس 487 هَ.ق. رضوان بن تتش در حلب جلوس 488 هَ.ق. (دقاق بن تتش در دمشق از 488 تا 497) آلب ارسلان اخرس بن رضوان جلوس 507 هَ.ق. سلطانشاه بن رضوان جلوس 508 هَ.ق. این شعبه را اتابکان بوری و امرای ارتقی منقرض کردند.
سلجوقیان عراق و کردستان: این شعبه از سلجوقیان از 511 تا 590 هَ.ق. در عراق و کردستان حکومت کرده اند و اسامی آنها از اینقرار است. مغیث الدین محمودبن محمدبن ملکشاه جلوس 511 هَ.ق. غیاث الدین داود جلوس 525 هَ.ق. طغرل اول جلوس 526 هَ.ق. غیاث الدین مسعود جلوس 527 هَ.ق. معین الدین ملکشاه جلوس 547 هَ.ق. محمد جلوس 548 هَ.ق. سلیمان شاه جلوس 554 هَ.ق. ارسلان شاه جلوس 556 هَ.ق. طغرل دوم جلوس 573 هَ.ق. تا 590 هَ.ق. این شعبه را خوارزمشاهیان برانداختند.
سلجوقیان کرمان: این شعبه سلجوقیان از 433 هَ.ق. تا 583 هَ.ق. در کرمان حکومت کردند اسامی افراد آن از اینقرار است: عمادالدین قرا ارسلان قاوردبیک جلوس 423 هَ.ق. کرمانشاه جلوس 465 هَ.ق. حسین جلوس 467 هَ.ق. رکن الدین سلطانشاه جلوس 467 هَ.ق. تورانشاه جلوس 477 هَ.ق. ایرانشاه جلوس 490 هَ.ق. ارسلان شاه جلوس 494 هَ.ق. مغیث الدین محمد اول جلوس 536هَ.ق. محی الدین طغرل شاه جلوس 551 هَ.ق. بهرامشاه و ارسلانشاه دوم و ترکانشاه رقبای یکدیگر 563 هَ.ق. محمدشاه دوم جلوس 583 هَ.ق. این شعبه را ترکان غزاز میان برداشتند.
ادبیات و علوم: در عهد سلسله ٔ سلجوقی ادبیات ایران رو بکمال رفت و گویندگانی مانند فخرالدین گرگانی، خیام، ناصرخسرو، انوری، قطران، برهانی، معزی، ازرقی، عبدالواسع جبلی، مختاری غزنوی و نویسندگانی مانند جلابی هجویری، محمدبن منور، گردیزی، مؤلف مجمل التواریخ والقصص، راوندی کیکاوس بن اسکندر و دانشمندانی مانند خیام، و عارفانی مانند باباطاهر، غزالی، سنایی و نجم الدین کبری ظهور کردند. ملکشاه و سنجر ادبیات را حمایت میکردند. وزیران آنان مانند عمیدالملک کندری و نظام الملک طوسی که خود اهل دانش و فضل بودند علما را احترام مینمودند. نظام الملک طوسی مدارس بزرگ نظامیه ٔ بلخ و نیشابور، هرات، اصفهان، بغداد و دیگر نقاط را دایر کرد. طریقه ٔ تصوف و شعر صوفیانه در این عهد رواج یافت.
هنر:شاهان سلجوقی خود را حامی و مشوق صنعت معرفی کردند و بعضی از مهمترین شاهکارهای صنعتی و معماری ایران دریک قرن سلطه و حکومت آنان و دوره ٔ بعد بوجود آمده است. بعضی از دانشمندان معتقدند که معماری اسلامی ایران در زمان سلجوقیان بنهایت ترقی خود رسید و برخی از صنایع دیگر نیز مانند سفال سازی و نساجی در این زمان بدرجه ای ترقی کرد که در سراسر تاریخ ایران کمتر بدان حد رسیده. در این عصر معماری و دیگر صنایع نه تنهادر داخل ایران زنده شد و با عشق و ابتکار بسیار تعقیب گردید، بلکه فتوحات سلجوقیان اصول صنایع ایرانی را تا سواحل بحرالروم (مدیترانه) و حتی شمال آفریقا بسط داد. از اینرو عناصر و آثار صنایع ایرانی تا قرنها بعد در صنایع مصر و سوریه دیده میشود. پس از شروع حکومت سلاجقه در ایران صنعت سفال ترقی عجیبی کرد که در سراسر دوره ٔ آنان ادامه داشت. گاه گاه سبکی نو و طرز عملی جدید به کار برده اند. در آغاز این عصر ساختن سفال در نتیجه ٔ صنعت و هنر سفال سازی است. و بعد به تزیین ظروف بیشتر اهمیت داده شده است در این دوره سفال یک رنگ با اشکال حیرت آور ساخته میشد و رنگهای مختلف مانند سبز، فیروزه ای، سرمه ای، بنفش و سفید نیز بکار میرفت. کاسه، انبیق، لیوان و ظروف دیگر دیده میشود که در زیر لعاب اشکال برجسته روی آن نقش گردیده ازاشیاء معروف این دوره ظروف شفاف است که در ری و کاشان ساخته میشد. صنعت ترصیع مخصوصاً نقره کوبی در تصاویر و کتیبه ها بسیار ترقی کرد، مثلاً در موزه ٔ ارمیتاژیک کتری مسی موجود است که خط کوفی روی آن نقره کوبی شده و در موزه ٔ تاریخ استکهلم (سوئد) جام نقره شکیلی وجود دارد که با نوشته تزیین شده و دسته ٔ آن را از مفرغ ساخته اند. کارهای مفرغی این دوره دارای اشکال متفرق و زیاد است بعضی محققان عقیده دارند که از بعضی جهات بافندگی در دوره ٔ سلجوقی بمنتهای درجه ٔ ترقی خود رسیده است پارچه هایی که از آن عهد بجا مانده نقشهاو طرحهای متعدد را نشان میدهد بعضی از این طرحها پرکار و پارچه ٔ دولا بافته شده. نوعی پارچه در این دوره ترقی کرد و آن مرکب از دو پارچه برنگهای مختلف بود که با یکدیگر بافته شده و گاهی این یک و گاهی دیگری روآمده تشکیل شکل و طرح میداده است. قسمی پارچه ٔ ابریشمی نیز دیده میشود که با تغییر نور تغییر رنگ میدهدو همچنین پارچه ٔ ابریشمی سبک و نازکی دیده میشود که روی آن طرح حیوانات و خطوط کوفی بسیار عالی نقش گردیده. نقشه های گچ بری اغلب عبارتند از طرح گل، نقوش اسلیمی و اشکال هندسی. گچ کاری این دوره معرف خوبی است از تزیین نمای دیوار یک اطاق در عهد سلجوقی. گچ بری محرابها شامل نقشهای مفصل و پرکار کتیبه هایی است که در اطراف محراب با گچ رو بقبله ساخته شده قسمت بالا و اطراف طاق نوک تیز طاقچه ای را حاشیه ای احاطه کرده و معمولا در قسمت بالا حاشیه ٔ بهتری با نقشهای درشت تر گچ بری شده است. دور طاق مرکزی و در حاشیه مستطیلی نقش گردیده و طرحها عبارت است از نقوش اسلیمی، نقش مو و برگهایی که سوراخ شده بشکل لانه ٔ زنبور درآمده است. معماری سلجوقی تقلید از معماری غزنویان یا دیگران نیست. بلکه دارای سبکی خاص و ابتکار و مظهر زیبایی است.بزرگترین و مهمترین آثار معماری اسلامی در ایران مسجد جامع اصفهان است. بدون شک قبل از سلجوقیان مسجدی در این محل بوده است اگرچه جزئیات ساختمان مسجد متعلق به ادوار مختلف است ولی عمل بزرگ آن عبارت است از قسمت بزرگ گنبددار سمت جنوب که خواجه نظام الملک در زمان ملکشاه سلجوقی آن را بنا کرده و گنبد و اطاق کوچک زیبایی در طرف شمال موسوم به گنبد خاکی که در 481 هَ.ق. بنا شد. این مسجد در سال 515 هَ.ق. دچار حریق شد ولی بزودی تعمیر گردید. از قرار معلوم در زمانی بین این تاریخ و آخر دوره ٔ سلجوقی مسجد دوباره با اسلوب چهار ایوانی بنا گردیده. شش قرن قبل از زمان نیوتن گنبد کامل از روی اصول ریاضی ساخته شده و این افتخار بزرگی است که نصیب معماران دوره ٔ سلجوقی میگردد.چندسال بعد از ساختمان گنبدهای مسجد جامع اصفهان مسجد سلجوقی بوسیله ٔ محمودشاه در گلپایگان ساخته شده که فقط اطاق گنبددار آن باقی مانده است ستونها و دیوارهایی که گنبد روی آن ساخته شده بسیار نزدیک بسبک ساسانی است و خود گنبد شبیه به گنبد بزرگ مسجد جامع اصفهان است. نمونه های دیگر معماری سلجوقی در مسجد زواره اصفهان (نزدیک اردستان)، مسجد اردستان، مسجد دماوند، مسجد جامع دیده میشود. (فرهنگ فارسی معین).


نیشابور

نیشابور. [نی / ن َ] (اِخ) نشابور. نشاپور. نیشاپور. نیسابور. پهلوی: نیوشاهپور. نام اصلی آن نیوک شاهپوهر. بنای این شهر را از شاهپور اول دانسته اند و آن را یکی از چهار شهر بزرگ خراسان قدیم گفته اند. در دوره ٔ یزدگرد دوم (438- 457 م.) نیشابور مدتی محل اقامت او بوده است. در دوره ٔ آخر حکومت ساسانیان ظاهراً نیشابور اهمیت اولین را از دست داده است، زیرا نام آن شهر به ندرت دیده می شود. مسلمانان در حکومت عثمان بن عفان (26-35 هَ.ق.) به صلح بدانجا درآمدند. در دوره ٔ طاهریان و سامانیان نیشابور از نو موقعیت دیرین خود را به دست آورد. در اواخر حکومت مسعود غزنوی که سلجوقیان به مشرق ایران هجوم آوردند طغرل این شهر را مقر خود ساخت. در دوره ٔ حکومت سنجر نیشابور مورد هجوم غزان واقع شد (548 هَ.ق). یاقوت نویسد غزان هر که را در این شهر یافتند کشتند و مال او را گرفتند و شهر را آتش زدند. سپس یکی از غلامان سنجر به نام مؤید به نیشابور درآمد و مدرم را در یکی از محلات آن که شادیاخ نام داشت سکونت داد و شهر را آبادان کرد و باروئی بر گرد آن برآورد. اندک اندک نیشابور آبادان می شد که دیگر بار با هجوم مغولان (618 هَ.ق.) ویران گردید. یاقوت که خود معاصر با مغولان بوده است چنین آرد: در حمله ٔ مغول مردمی که از شهرهای خراسان گریخته بودند در نیشابور گرد آمدند و این شهر را برای سکونت خود استوار ساختند. مغولان شهر را محاصره کردند. یکی از مردم نیشابور تیری افکند و داماد چنگیزخان را بکشت. چنگیزخان خود عازم تسخیر نیشابور شد و این شهر را بگرفت و مغولان هر موجود زنده که یافتند بکشتند و شهر را با خاک یکسان کردند. درباره ٔ جمعیت نیشابور در این عهد سخن را به مبالغت کشانده اند چنانکه عده ای مردم شهر را دوهزارهزار نوشته اند که پیداست بر اساسی نیست ولی هرگاه شمار مردم مقیم آن را در عصر پس از غزان با مردمی که از شهرهای مختلف خراسان بدانجا گریخته بودند در نظر گیریم عددی بزرگ خواهد شد. پس از حمله ٔ مغول دیگر هیچ گاه نیشابور نتوانست مقام گذشته ٔ خود را به دست آورد. گذشته از قبر خیام و شیخ عطار که در نزدیکی این شهر واقع است، بنای امامزاده محروق را باید نام برد. این بنا از آثار قرن هشتم هجری است و گنبدی عالی و کاشی کاری های بسیار زیبا دارد.
موقعیت امروزین. نیشابور یکی از شهرستانهای استان نهم کشور ایران است و محدود است از طرف شمال به کوه بینالود، ازغرب به شهرستان سبزوار، از شرق به بخش فریمان از شهرستان مشهد و بخش کدکن از شهرستان تربت حیدریه و از جنوب به شهرستان کاشمر. آب و هوای شهرستان نیشابور نسبت به پستی و بلندی در شمال و جنوب آن متفاوت است، به این ترتیب که هوای بخشهای سرولایت، قدمگاه، فدیشه وحومه معتدل و هوای قراء و قصباتی که در کوه و دره های بینالود واقع شده اند سرد است، لیکن دهستان عشق آبادو طاغنکوه که در جنوب این شهرستان قرار دارند شوره زار و گرمسیر است به خصوص در فصل بهار و پائیز بادهای شدیدی در این محل می وزد، در بعض سالها بر اثر شدت وزش باد قسمتی از زراعت اهالی زیر شن مستور می شود.
در شمال شهرستان رشته ارتفاعاتی به نام بینالود از شمال غربی سرولایت تا جلگه رخ امتداد دارد که حد طبیعی بین شهرستان مشهد و نیشابور است و مهمترین قلل آن به بلندی 3300 گز است. ارتفاعات دیگری در قسمت جنوب غربی شهرستان است به نام طاغنکوه و کوه جسته که حد فاصل بین شهرستان سبزوار و نیشابور است ومرتفعترین قلل آن 2100 گز می باشد، در منطقه ٔ نیشابور رودخانه ٔ مهمی که دائماً جریان داشته باشد وجود ندارد چند رشته رودهای محلی که در موقع بهار از کوه بینالود سرچشمه گرفته و قراء و قصباتی را که در مسیر آنها واقع است مشروب می نمایند عبارتند از رودخانه ٔ فاروب رمان، رودخانه ٔ دررود، فرزدق، شمس آباد، بوژآباد، نیردباد بالا و پائین. راه آهن تهران به مشهد در جنوب شهر و به موازات جاده ٔ تهران - مشهد عبور می کند. شهرستان نیشابور از چهار دهستان به نام حومه، سرولایت، فدیشه و قدمگاه تشکیل شده و دارای 634 آبادی است و مجموع نفوس آن در حدود 180000 نفر می باشد.
شهر نیشابور. شهر زیبا و خوش آب و هوای نیشابور بر سر راه تهران به مشهد واقع شده است و فاصله ٔ آن نسبت به شهرهای اطراف به شرح زیر است: تا تهران 776، تا مشهد 137 و تا سبزوار 176 کیلومتر است. شهر نیشابور در 58 درجه و 48 دقیقه ٔ طول شرقی و 36 درجه و 14 دقیقه ٔ عرض جغرافیایی واقع است و ارتفاع آن از سطح دریا 1193 گز است، بنابراین 182 گز از مشهد مرتفعتر می باشد. این شهر یکی از شهرهای تاریخی و آباد و پرجمعیت ترین شهرهای ایران بوده که در فتنه ٔ مغول ویران و نفوس آن قتل عام شده اند. به طوری که تاریخ نشان می دهد نیشابور در ازمنه ٔ قدیم در حدود یک میلیون جمعیت و 12هزار قنات داشته که در شهر و قراء و قصبات آن جاری بوده. آثار و علائمی که در اطراف شهر کشف شده نشان می دهد که وسعت شهر چند برابر وسعت فعلی بوده است. شهر نیشابور مطابق آخرین صورت اداره ٔ آمار دارای 24270 نفر جمعیت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).

نیشابور. [نی / ن َ] (اِخ) بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور شامل سه دهستان به نام ریوند، مازول و دربقاضی و دارای 280 آبادی بزرگ و کوچک است و مجموع نفوس آن در حدود 42000 نفر می باشد. محصول عمده ٔ بخش غلات، پنبه، انواع میوه ها و شغل اهالی زراعت و کسب است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).

نیشابور. [نی / ن َ] (اِ) گوشه ای است در دستگاه شور. نشابور. نشابورک. نشاپورک. نیشابورک. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به نیشابورک شود.

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

بنای تاریخی سلجوقیان در نیشابور

2317

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری