معنی بندباز

لغت نامه دهخدا

بندباز

بندباز. [ب َ] (نف مرکب) آنکه بر روی ریسمان راه رود و عملیات شگفت انگیزی کند. شخصی که عملیات آکروباسی روی بند انجام دهد. ریسمان باز. (فرهنگ فارسی معین). رسن باز. آنکه بر طناب وبندی در هوا کشیده رود و اعمال غریبه بر بند کند.

فرهنگ معین

بندباز

(بَ) (ص فا.) کسی که روی طناب بازی می کند و نمایش می دهد.

فرهنگ عمید

بندباز

کسی که روی ریسمان راه می‌رود و هنرنمایی می‌کند،

حل جدول

بندباز

آکروبات

مترادف و متضاد زبان فارسی

بندباز

آکروبات، رسن‌باز

فارسی به انگلیسی

بندباز

Acrobat, Aerialist

فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی هوشیار

بندباز

آنکه بر روی ریسمان راه رود و عملیات شگفت انگیزی انجام دهد

واژه پیشنهادی

بندباز

دار باز

معادل ابجد

بندباز

66

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری