معنی بهرمن

لغت نامه دهخدا

بهرمن

بهرمن. [ب َ رَ م َ] (اِ) بتخانه. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بتکده. (اوبهی). || یاقوت سرخ. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یاقوت. (جهانگیری).

فرهنگ عمید

بهرمن

بهرمان

حل جدول

بهرمن

یاقوت سرخ

فرهنگ فارسی هوشیار

بهرمن

بتخانه، بتکده

معادل ابجد

بهرمن

297

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری