معنی بهن
لغت نامه دهخدا
بهن. [ب َ] (ع مص) شادان و فرحناک شدن. و منه حدیث الانصار ابهنوا منها آخر الدهر؛ ای افرحوا وطیبوا نفساً بصحبتی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).
حل جدول
نویسنده اثر گروگان
فرهنگ فارسی هوشیار
شادان و فرحناک شدن
معادل ابجد
57