معنی به شترمرغ گفتند بپر، گفت

حل جدول

به شترمرغ گفتند بپر، گفت

شترم، گفتند بار ببر، گفت مرغم، عذر و بهانه تنبل در برابر کار


شترمرغ

نعامه

گویش مازندرانی

بپر

بپر، پرواز کن، فرار کن


دپر بپر

جست و خیز


کیجا بپر

مرتعی در پرتاس حوزه ی لفور شهرستان سوادکوه


ال بپر

برق ناگهانی


بپر گزی

ملخ

ضرب المثل فارسی

به شتر مرغ گفتند بار ببر، گفت: مرغم، گفتند: بپر، گفت: شترم

از ضرب المثل های شیرین فارسی


به شترمرغ گفتند بپرگفت شترم گفتند بار ببر گفت مرغم

کسی که به بهانه های مختلف حاضر به انجام دادن کار نیست

لغت نامه دهخدا

شترمرغ

شترمرغ. [ش ُ ت ُ م ُ] (اِ مرکب) نعامه.ظلیم. اشترلک. (مؤید الفضلاء). اشترمرغ. مرغی باشد شبیه به شتر و عربان نعامه خوانند. (برهان). نوعی است از مرغ که در بعضی اعضا مشابه به شتر باشد گویند که آتش هم میخورد. (غیاث اللغات). حیوانی است که گردن و سر آن به شتر ماند و پرهای آن به مرغ و دیده ام که آتش افروخته و آهن تفته و فلوس مس فرو برد و بلع کند و به تحلیل برد. حیوانی بدبوی و کثیف است و به حمق معروف است چه بیضه ٔ خود را چون به چرا رود گم کند وبر بیضه ٔ دیگری بخسبد و در مثل آمده: فلان احمق من نعامه. و مشهور است که به شترمرغ گویند بار کش گوید مرغم، گویند دانه خور گوید شترم نواله خواهم. (از انجمن آرا) (از آنندراج). پرنده ای است از راسته ٔ دوندگان که بلندیش تا 3 متر میرسد و تا حدود 100 کیلوگرم وزن می یابد. این پرنده دارای بالهای کوچک است که هیچوقت برای پرواز به کار نمیرود. تاج استخوان جناق وی از بین رفته پرنده ٔ مزبور فاقد شاه پر است. و بسرعت میدود. شترمرغ ماده در طول عمر فقط 20 تخم میگذارد که حجم هر یک به اندازه ٔ 25 برابر تخم مرغ خانگی است. (فرهنگ فارسی معین). بزرگترین طیور و واسطه ٔ فیمابین پرندگان و چهارپایان است و در افریقا و آسیای غربی وحدود گرمسیر یافت میشود و به تفاوت و مختلف الوان است شکری رنگ آن هفت قدم ارتفاع دارد و گردنش سه قدم و وزنش 13 من است و قوه و اقتدار حمل دو نفر را دارد. نوع دیگر بالهای سیاه و شفاف و دم سفیدی دارد. ارتفاع وی 10 قدم و پرهای بال او در نهایت گرانبهایی است و تقریباً در هر بالی 20 دانه پر کارآمد اعلا دارد لکن پرهای دمش غالباً شکسته و بیکاره است و رانها و زیر بالهای او عاری از پر و گردنش دارای موهای سفید و نازک میباشد از وضع و هیأت و اندازه و ترکیب بالهایش چنان مینماید که این حیوان ازبرای دویدن خلق شده است نه ازبرای پریدن. (قاموس کتاب مقدس):
چو بهرام گور آن شترمرغ دید
بکردار باد دمان بردمید.
فردوسی.
شترمرغ دیدند جایی گله
دوان هر یکی چون هیونی یله.
فردوسی.
دشت را و بیشه را و کوه را و آب را
چون گوزن و چون پلنگ و چون شترمرغ و نهنگ.
منوچهری.
خر مردمند هر سه نه مردم نه خر تمام
وز هر دو نام همچو شترمرغ بهره ور.
سوزنی.
شترمرغی، به گاه بار بردن
چو مرغی، و چو اشتر گاه خوردن.
عطار.
غم گرچه ناخوش است دل من بدان خوش است
کار غم و دلم چو شترمرغ و آتش است.
جمال الدین عبدالرزاق.
شبه شترمرغ نه اشتر نه مرغ
آتش خواران هوا و هوان.
خاقانی.
زَاءْزَاءَ الظلیم ُ؛ هر دو بازو و سر و دم برداشته تیز رفت شترمرغ. (منتهی الارب). رجوع به اشتر شود.
- شترمرغ بودن، در تداول عامه نام دو هنر داشتن اما در هیچکدام قادر به کار نبودن. (فرهنگ نظام).
- || ادعای اموری کردن و در عمل بهانه آوردن. (فرهنگ نظام).


گفت

گفت. [گ ُ] (مص مرخم، اِمص، اِ) کلام. قول. گفتار:
کی بر او زرّ و سیم عرضه کنم
خویشتن را به گفت راد کنم.
حکاک.
پیچید بزر رخنه ٔ اشعار مرا
بی قدر مکن به گفت گفتار مرا.
شهید بلخی.
سخنگوی هر گفتنی را به گفت
همه گفت دانا ز نادان نهفت.
ابوشکور.
بدو گفت اگر باشد این گفت راست
بدین چار چیز او جهان را بهاست.
فردوسی.
بخویشی مادر بدو نگروی
نپیچی و گفت کسی نشنوی.
فردوسی.
بدو گفت سودابه گر گفت من
پذیرد، شود رای او جفت من.
فردوسی.
زنان گفتار مردان راست دارند
به گفت خوش تن ایشان را سپارند.
(ویس و رامین).
نصر احمد را این اشارت سخت خوش آمد و گفت ایشان را بپسندید و احماد کرد. (تاریخ بیهقی).
چنین داستان آمد از گفت شیر
که شاه ددان است ببر دلیر.
اسدی.
چنین گفت کای گرد بیداردل
به گفت بهو خیره مسپار دل.
اسدی.
کم کن بر عندلیب و طاووس درنگ
کاینجا همه گفت آمد و آنجا همه رنگ.
مسعودسعد.
غول باشد نه عالم آنکه از او
بشنوی گفت وننگری کردار.
سنایی.
کار آمد حصه ٔ مردان مرد
حصه ٔ ما گفت آمد اینْت ْ درد.
سنایی.
... با قرّایان صحبت مدار که ایشان غمازان باشند بر درگاه حق، بگفت ایشان خلق را بگیرد، اما به گفت ایشان رها نکنند. (اسرار التوحید فی مقامات شیخ ابوسعید). و در این دقیقه تأمل باید کردن تا فائده ٔ گفت ما معلوم شود. (کتاب النقض چ محدث ص 525).
هر آنچه گفت همه گفت اوست مستحسن
هر آنچه کرد همه کرد اوست مستحکم.
سوزنی.
گفتی ببرم جان تو اندیشه در این نیست
اندیشه در این است که بر گفت نپایی.
خاقانی.
مدبر نکند کار به گفت عاقل
هرگز نشود به حیله مدبر مقبل.
؟ (از سندبادنامه).
دبیر زبان آور از گفت شاه
جهان کرد بر نامه خوانان سیاه.
نظامی.
نه در گفت آید و نه در شنیدن
قلم باید به حرفش درکشیدن.
نظامی.
طوطی اندر گفت آمد در زمان
بانگ بر درویش برزد کای فلان !
مولوی.
گفت عالم به گوش جان بشنو
ور نماند به گفتنش کردار.
سعدی (گلستان).
تنی چند بر گفت اومجتمع
چو عالم نباشی کم از مستمع.
سعدی (بوستان).
بر دوست گفت دشمن هر ساعتی شنیدن
در مذهب ظریفان جرمی است آشکاره.
سیفی نیشابوری.
|| (ن مف، اِ) و گاه صفت مفعولی مرخم باشد به معنی گفتار و سخن. رجوع به گفتارشود. || (ص، اِ) مخفف هنگفت هم هست که هرچیز سطبر و گنده باشد عموماً. (برهان) (جهانگیری). هر چیز هنگفت و کثیف. || و هر پارچه که قماش و بافت آن درهم و سوراخهای آن تنگ باشد. (ناظم الاطباء). و پارچه ٔ گنده و سفت را گویند خصوصاً. (برهان) (جهانگیری) (فرهنگ رشیدی):
تا باغ و راغ را سلب سبز و گفت زرد
و ابر بهار بافد و باد خزان دهد.
عبدالواسع جبلی (از فرهنگ رشیدی).

گفت. [گ َ] (اِخ) دهی است از دهستان خواشید بخش ششتمد شهرستان سبزوار واقع در 44هزارگزی جنوب باختری ششتمد و 5هزارگزی باختر راه شوسه ٔ سبزوار به کاشمر. هوای آن معتدل و دارای 65 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان کرباس بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

گفت. [گ َ] (اِخ) دهی است از دهستان بخش جغتای شهرستان سبزوار واقع در 6هزارگزی جنوب باختری جغتای، سر راه مالرو عمومی شریف آباد قرار دارد. هوای آن معتدل و دارای 484 تن سکنه است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، پنبه، زیره و کنجد است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است و از جغتای اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

فرهنگ عمید

شترمرغ

پرنده‌ای با گردن و پاهای دراز و سر و بال‌های کوچک که نمی‌تواند پرواز کند ولی به سرعت می‌دود، مرغ آتش‌خوار،

فرهنگ معین

شترمرغ

(~. مُ) (اِمر.) = اشترمرغ: پرنده ای است از راسته دوندگان که بلندی اش تا 3 متر می رسد. این پرنده دارای بال های کوچک است که هیچ وقت برای پرواز به کار نمی رود. وی به سرعت می دود و ماده آن در طول عمر فقط 20 تخم می گذارد.

معادل ابجد

به شترمرغ گفتند بپر، گفت

3405

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری