معنی بگ

لغت نامه دهخدا

بگ

بگ. [ب َ / ب ِ] (ترکی، اِ) مأخوذ از بیک ترکی و در سابق یکی از القاب بزرگ بوده که به امیران و سرداران میداده اندمثل آنکه اخیراً در ممالک عثمانی چنین بود و پادشاه را خان و سردار بزرگ را بگ می گفته اند ولی الحال از القاب پست بشمار آید. (ناظم الاطباء). مخفف بیگ ترکی بمعنی امیر است. (غیاث) (آنندراج). بزرگ:
بوالبشر کو علم الاسمابگ است
صدهزاران علمش اندر هر رگ است.
مولوی.

فرهنگ عمید

بگ

بیگ

حل جدول

بگ

فرمانده سپاه قدیم

از القاب بزرگان ترک

امیر قبیله کوچک

امیر قبیله کوچک، از القاب بزرگان ترک

گویش مازندرانی

بگ

بزرگ، بیگ، خان، در گذشته لقبی برای بزرگان و رجال مشخص...

فرهنگ فارسی هوشیار

بگ

بنگرید به بک (اسم) عنوانی که بشاهزادگان و نجبا داده میشد، امیر قبیله ای کوچک، فرمانده سپاه.

معادل ابجد

بگ

22

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری