معنی بیانیه
لغت نامه دهخدا
بیانیه. [ب َ نی ی َ] (اِخ) از فرق غلاه پیروان بیان بن سمعان تمیمی نهدی که ادعای نبوت کرده و معتقد به تناسخ و رجعت بود، و او در ابتدا خود را جانشین ابوهاشم عبداﷲبن محمدبن الحنفیه میدانست بعد راه غلو رفته و امیرالمؤمنین علی را خدا شمرده است. بیان از معاصرین امام محمد باقر (ع) بوده، و در سال 119 هَ. ق. به قتل رسید. (از خاندان نوبختی ص 252).
فرهنگ معین
(بَ یِ) [ع.] (اِ.) اطلاعیه یا نوشته ای که از سوی سازمان، حزب یا شخص مسئولی صادر شود.
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
بیاننامه، مانیفست، اطلاعیه، اعلامیه، گزارش
فارسی به انگلیسی
Declaration, Manifest, Manifesto, Pronouncement, Statement
فارسی به ترکی
demeç
فارسی به عربی
زعم، قائمه الشحن، نشره
فارسی به ایتالیایی
manifesto
معادل ابجد
78