معنی بیماری کمبود نیاسین در بدن
حل جدول
پلاگر
بیماری ناشی از کمبود نیاسین
پلاگر
نیاسین
اسید نیکوتینیک
بیماری کمبود پروتئین در بدن
کواشیورکور
بیماری کمبود پروتئین
کواشیورکور
بیماری کمبود ویتامین
بربری
بیماری کمبود پروتئین در بدن انسان
کواشیورکور
کمبود
نقص
بیماری کمبود ویتامین ث
اسکربوت
فرهنگ فارسی هوشیار
نقص، کمبود، کم آمد، کسر
لغت نامه دهخدا
کمبود. [ک َ] (مص مرکب مرخم، اِمص مرکب) کم بودن. کمی. قلت. نقصان، کمبود غذا. کمبود عواید. (فرهنگ فارسی معین). کسر. کم آمد. نقص. نقیصه. منقصت: کمبود خواربار سبب غلاء آن گردید. از این پارچه یک چارک کمبود دارم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- کمبود داشتن،کسر داشتن. به اندازه ٔ کافی و لازم، موجود نداشتن چیزی.
|| چیزی یا پولی که در هنگام تراز کردن حساب یاپرداخت وام کم می آید. (فرهنگستان). در تداول کمبودی استعمال کنند و صحیح نیست. (فرهنگ فارسی معین). || جای خالی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
فرهنگ معین
کمی، کاستی، چیزی که در هنگام تراز کردن حساب کم آید. [خوانش: (کَ) (مص مر.)]
مترادف و متضاد زبان فارسی
افت، فقدان، قلت، کمی، محدودیت، نقص،
(متضاد) بسبود
فارسی به انگلیسی
Dearth, Defect, Deficiency, Demerit, Failure, Fault, Flaw, Inadequacy, Lack, Need, Paucity, Pinch, Poverty, Scarcity, Shortage, Shortcoming, Shortfall, Squeeze
فارسی به عربی
تسرب، عجز، عیب، نقص
معادل ابجد
776