معنی بیماری کمبود پروتئین در بدن انسان
حل جدول
کواشیورکور
بیماری کمبود پروتئین
کواشیورکور
بیماری کمبود پروتئین در بدن
کواشیورکور
بیماری کمبود نیاسین در بدن
پلاگر
بیماری کمبود ویتامین
بربری
پالایشگاه بدن انسان
کلیه
پروتئین باکتریساز در بدن
آنتیکور
نوعی پروتئین در بدن
آنتیکور
اطلاعات عمومی
پادتن
فرهنگ فارسی هوشیار
لغت نامه دهخدا
کمبود. [ک َ] (مص مرکب مرخم، اِمص مرکب) کم بودن. کمی. قلت. نقصان، کمبود غذا. کمبود عواید. (فرهنگ فارسی معین). کسر. کم آمد. نقص. نقیصه. منقصت: کمبود خواربار سبب غلاء آن گردید. از این پارچه یک چارک کمبود دارم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
- کمبود داشتن،کسر داشتن. به اندازه ٔ کافی و لازم، موجود نداشتن چیزی.
|| چیزی یا پولی که در هنگام تراز کردن حساب یاپرداخت وام کم می آید. (فرهنگستان). در تداول کمبودی استعمال کنند و صحیح نیست. (فرهنگ فارسی معین). || جای خالی. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
فرهنگ عمید
ترکیبات نیتروژنداری که در بافتهای حیوانی و نباتی یافت میشود و برای رشد و ترمیم بافتهای بدن ضرورت دارند،
فرهنگ معین
(پُ رُ تِ) [فر.] (اِ.) نوعی ترکیب آلی پیچیده موجود در بافت های گیاهی و جانوری که برای رشد و ترمیم بافت ها لازم است.
فارسی به ایتالیایی
proteine
معادل ابجد
1425