معنی بین دو پرده نمایش

فرهنگ فارسی هوشیار

دو بین

(صفت) آنکه یک چیز را دو تا بیند احول، دو رو منافق.


میان پرده

فاصله دو پرده نمایش، نیم پرده

لغت نامه دهخدا

میان پرده

میان پرده. [یام ْ پ َ دَ / دِ] (اِمرکب) (اصطلاح موسیقی) نقطه هایی که بین حروف به جای حروف یا پرده های متروک گذارند. نیم پرده. || (در سینما یا تآتر) فاصله ٔ دو پرده ٔ نمایش. در فاصله ٔ دو قسمت مجزا از یک نمایش که پرده ٔ سن می افتد.

اصطلاحات سینمایی

پرده

دیوارسفید یا هرآویز دیگری را که فیلم برروی آن به نمایش در می آید می گویند. پرده ی سینما مانند خود سینما همواره درجهت بهبود کیفیت حرکت کرده است. پرده های امروزین، حساس ومشبکند ونورهای اضافی واذیت کننده را ازخود عبور میدهند وتصویر را شفافتر ازگذشته به معرض نمایش می گذارند.

ترکی به فارسی

پرده

پرده

فرهنگ عمید

پرده

پرده یا چیزی که برای جلوگیری از نور، جلو پنجره یا در نصب می‌کند،
روپوش،
(موسیقی) تغییر ارتعاشی میان دو نت متوالی به جز می و فا، و سی و دو،
(هنر) در تئاتر، هریک از قسمت‌های بازی و نمایش در تماشاخانه که پرده می‌افتد و سِن عوض می‌شود: هرچه در این پرده نشانت دهند / گر نپسندی به از آنت دهند (نظامی۱: ۲۴)،
[قدیمی] پوشش، حجاب،
[قدیمی] چادر،
(موسیقی) [قدیمی] مفتول روده که به فاصله‌های معیّن در دستۀ تار می‌بندند،
* پرده برداشتن: (مصدر لازم) [قدیمی]
پرده از روی کسی یا چیزی کنار زدن،
[مجاز] حقیقت کاری را آشکار ساختن،
* پرده برداشتن از چیزی:
[مجاز] حقیقت چیزی را آشکار ساختن،
پرده‌برداری کردن از آن،
* پردۀ بکارت: (زیست‌شناسی) بافت نازکی در دهانۀ مهبل که بر اثر رابطۀ جنسی، فشار، یا ضربۀ شدید پاره می‌شود،
* پردۀ دیرسال: [مجاز] آسمان، روزگار: زاین پردۀ دیرسال / خیالی شدم چون بنازم خیال (نظامی۵: ۷۷۰)،
* پردۀ صماخ: پرده‌ای نازک و شفاف که در انتهای مجرای گوش خارجی قرار دارد،
* پردۀ کسی (چیزی) را دریدن: [قدیمی، مجاز] راز کسی (چیزی) را فاش کردن،
* پردۀ نیلگون: [مجاز] آسمان،
* درپرده: (قید) [مجاز] پوشیده، پنهان، و غیرصریح،

معادل ابجد

بین دو پرده نمایش

684

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری