معنی بی‌شرمی

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌شرمی

بی‌آزرمی، بی‌حیایی، پررویی، دریدگی، گستاخی، وقاحت،
(متضاد) حجب، حیا

فرهنگ فارسی هوشیار

بیشرمی

بیحیایی بی آزرمی.

معادل ابجد

بی‌شرمی

562

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری