معنی بیطالع
حل جدول
سگار
مترادف و متضاد زبان فارسی
بدبخت، بدشانس، بدطالع، بیاقبال، حرمانزده،
(متضاد) خوشطالع، اقبالمند، بیبهره، بینصیب، محروم،
(متضاد) بهرهمند، بهرهور
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) بی نصیب بی بهره محروم، بدبخت.
معادل ابجد
122