معنی بیقراری
حل جدول
تپ
مترادف و متضاد زبان فارسی
اضطراب، اندوه، بیتابی، بیثباتی، بیطاقتی، دلواپسی، دلهره، قلق، ناراحتی،
(متضاد) آرامش، بیصبری، پریشانی، سرآسیمگی، ناشکیبایی،
(متضاد) شکیبایی
فارسی به عربی
اضطراب
فرهنگ فارسی هوشیار
بی ثباتی ناپایداری، ناشکیبایی بیصبری.
معادل ابجد
523