معنی بی خانمان

فرهنگ عمید

بی خانمان

آن‌که خانه و زندگانی و زن و فرزند ندارد،
آواره، دربه‌در،

حل جدول

بی خانمان

راه نشین

فارسی به انگلیسی

بی‌ خانمان‌

Displaced, Homeless, Nomad, Stateless, Vagrant, Waif

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

بی خانمان

آواره از زندگی

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

بی خانمان

754

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری