معنی بی خیال
فرهنگ معین
بی فکر، بی اندیشه، غافل، بی غم، لاقید. [خوانش: (ص مر.)]
فرهنگ عمید
بیفکر، بیاندیشه،
بیغم،
حل جدول
آلبومی از مهراج محمدی
فارسی به انگلیسی
Airy, Freewheeling, Frivolous, Happy-Go-Lucky, Insouciant, Light, Lightheaded
فارسی به عربی
هانی
فرهنگ فارسی هوشیار
بی فکر و اندیشه
فارسی به آلمانی
Sorgenfrei, Sorgenlos, Sorglos, Unbesorgt
واژه پیشنهادی
ریلکس
معادل ابجد
653