معنی بی رحم

فرهنگ معین

بی رحم

سخت دل، شقی، قسی، ظالم، ستمکار. [خوانش: (رَ) [فا - ع.] (ص مر.)]

فرهنگ عمید

بی رحم

سنگدل،
ظالم، ستمکار،

حل جدول

بی رحم

سنگدل

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

بی رحم

سنگدل

کلمات بیگانه به فارسی

بی رحم

سنگدل

فارسی به انگلیسی

بی‌ رحم‌

Barbarous, Brute, Callous, Cruel, Grim, Hard, Hardhearted, Harsh, Inhuman, Inhumane, Iniquitous, Merciless, Obdurate, Pitiless, Relentless, Remorseless, Ruthless, Savage, Stony, Truculent, Unbending, Uncharitable, Unmerciful, Unsparing

فارسی به عربی

بی رحم

عنیف، وحشی

فرهنگ فارسی هوشیار

بی رحم

سنگدل سنگدل

واژه پیشنهادی

بی رحم

قسی القلب

معادل ابجد

بی رحم

260

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری