معنی بی قاعده
لغت نامه دهخدا
بی قاعده. [ع ِ دَ / دِ] (ص مرکب) (از: بی + قاعده) بی نظم و ترتیب. (آنندراج). بی نظم و بدون ترتیب. || بدون اساس. (ناظم الاطباء). || ناصحیح و نادرست. (ناظم الاطباء). برخلاف رسم. و رجوع به قاعده شود.
فرهنگ عمید
بینظموترتیب، ناآراسته،
بیاساس،
حل جدول
نابهنجار
فرهنگ واژههای فارسی سره
بی هنجار
فارسی به انگلیسی
Unsystematic
فارسی به عربی
طلیق، غیر رسمی
فرهنگ فارسی هوشیار
نا آراسته و بی اساس
فارسی به آلمانی
Locker, Los
معادل ابجد
192