معنی بی مهرگان

لغت نامه دهخدا

بی مهرگان

بی مهرگان. [م ُ رَ / رِ] (اِ مرکب) (از: بی + مهره + ان) بجای کلمه ٔغیرذوفقار پذیرفته شده است یعنی جانورانی که فاقد مهره های پشت باشند. حیواناتی که ستون فقرات ندارند.
جانوران بی مهره را به سلسله هایی تقسیم میکنند از قبیل آغازیان، اسفنجها، کاکاوان (مرجانها و لاله ٔ دریایی)، خارپوستان (ستاره ٔ دریائی و توتیا)، کرمهای پهن، کرمهای گرد، کرمهای بندبند، نرم تنان و بندپائیان. از حیث اندازه و بزرگی جثه بی مهرگان از جانوران آغازی ذره بینی تا عظیم الجثه (نرم تن دریائی) تغییر میکنند. (دائره المعارف فارسی). رجوع به لغات فرهنگستان ایران و جانورشناسی عمومی ج 1 ص 19 و 57 و ذوفقار شود.

فرهنگ عمید

بی مهرگان

جانورانی که ستون فقرات و استخوان‌بندی ندارند، از قبیل آغازیان، خارپوستان، کرم‌ها، نرم‌تنان،

حل جدول

بی مهرگان

گروه بزرگی از جانوران که ستون مهره و اسکلت داخلی ندارند

معادل ابجد

بی مهرگان

328

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری