معنی بی کفایت

لغت نامه دهخدا

بی کفایت

بی کفایت. [ک ِ ی َ] (ص مرکب) (از: بی + کفایت) بی لیاقت. که از عهده ٔ کاری برنیاید. رجوع به کفایت شود.

حل جدول

بی کفایت

نالایق

فارسی به انگلیسی

بی‌ کفایت‌

Incompetent, Inefficient, Shiftless, Unable

فارسی به عربی

بی کفایت

عاجز، غیر کفء

معادل ابجد

بی کفایت

523

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری