معنی بی قواره
لغت نامه دهخدا
بی قواره. [ق َ رَ / رِ] (ص مرکب) (از: بی + قواره) بی اندام. بداندام. (یادداشت مؤلف). || ناقواره. پارچه و قماش که از قدر حاجت بیشتر یا کمتر است. پارچه که یا ناقص و یا زائد از جامه ٔ مقصود باشد. (یادداشت مؤلف).
- بی قواره بریدن،نه باندازه برش دادن.
فارسی به انگلیسی
Awkward, Clumsy, Graceless
فارسی به ترکی
biçimsiz
معادل ابجد
324
![معنی و تعبیر شکل زن باردار [حامله] در فال قهوه چیست ؟](https://www.jadvalyab.ir/blog/wp-content/uploads/2022/05/7-similar-to-the-image.jpg)


