معنی تئوری

لغت نامه دهخدا

تئوری

تئوری. [ت ِ ءُ] (فرانسوی، اِ) مأخوذ از زبان فرانسه و متداول در فارسی امروز. این کلمه از ریشه ٔ یونانی «تئوریا» است و بمعنی شناسایی یک علم که بر پایه ٔ تحصیل و تتبع بحاصل آمده باشد و برای تحقق دادن احکام عملی بکار رود. عقیده ٔ منظم. نظریه ٔ علمی. دلایل علمی در موضوعی خاص.
- تئوری پولتیک، نظریه ٔ سیاسی.
- تئوری نظامی، اصول تعلیمات نظام و رساله ای که شامل این اصول باشد.

فرهنگ معین

تئوری

علم نظری، فرضیه، مجموعه معلومات که بعضی امور و حوادث را تشریح می کند، نظریه (فره). [خوانش: (تِ ئُ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

تئوری

نظریۀ علمی اثبات‌نشده که برای تحلیل و بررسی پدیده‌ها به ‌کار می‌رود، فرضیه،
فکر و ایده‌ای که در چارچوب تحلیل‌های ذهنی درست به نظر برسد ولی به‌وسیلۀ مشاهدات عینی تایید نشده باشد،
[عامیانه] ایدۀ غیرواقعی، خیال‌پردازانه، و موهوم،

حل جدول

تئوری

نظریه علمی

فرضیه علمی

فرضیه

مترادف و متضاد زبان فارسی

تئوری

فرضیه، نظریه، نظری،
(متضاد) عملی، مبادی، مبانی، مجموعه ایده‌هاو مفاهیم تجریدی

فارسی به انگلیسی

تئوری‌

Ism, Speculative

فرهنگ فارسی هوشیار

تئوری

علم نظری، فرضیه

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

تئوری

616

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری