معنی تئین
لغت نامه دهخدا
تئین. [ت ِ] (فرانسوی، اِ) ماده ای است شبیه به کافئین که از چای گیرند. الکالوئید عصاره ٔچای. و رجوع به چای و گیاه شناسی گل گلاب ص 204 شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) شبه قلیایی که از چای استخراج کنند.
پرو تئین
فرانسوی سپیده بار
چا
چینی چای این واژه در تازی نیز صا ء گشته و به زبانهای جهانبا اندک دگرگونی در گفت راه یافته در روسی نیز چای است (اسم) گیاهی از رده دو لپه ییهای جدا گلبرگ که تیره متمایزی را بنام خود تشکیل میدهد (دربعضی کتب این گیاه را جزو تیره پنیرکیان محسوب داشته اند) . این گیاه بحالت خود رو ممکنست درختی بارتفاع 10 متر بوجود آورد ولی چون جوانه ها و برگهایش را هر سال میچینند نوع پرورش یافته اش بیش از 2 متر بلند نمیگردد. چای بومی چین و هندوستان است. برگهای آنرا دم کرده مصرف کنند و آن دارای ماده ((تئین)) است.
فرهنگ عمید
الکلوئید موجود در برگ چای که خاصیت آن مانندِ کافئین است،
چای
(زیستشناسی) درختچهای با برگهای دندانهدار که معمولاً در نقاط معتدل و مرطوب میروید،
(زیستشناسی) برگهای این گیاه که دارای تئین، نئوفیلین، تانن، اسیدگالیک، ویتامین c
دمکردۀ برگهای خشک این گیاه که بهصورت نوشیدنی گرم مصرف میشود،
* چای آقپر: (زیستشناسی) نوعی چای با پرهای سفید،
* چای باروتی: (زیستشناسی) نوعی چای مرغوب شکسته و بسیارنرم،
* چای پردرشت: (زیستشناسی) نوعی چای،
* چای زرین: (زیستشناسی) نوعی چای با پرهای درشت و زردرنگ،
* چای سبز: (زیستشناسی) نوعی چای محرک با طعم تند که برگهای آن را پس از چیدن فوراً در هوای آزاد خشک میکنند،
* چای سفیدپر: (زیستشناسی) = * چای آقپر
حل جدول
واژه پیشنهادی
انگلیسی به فارسی
معادل ابجد
460