معنی تابلویی از تئودور ژریکو

حل جدول

لغت نامه دهخدا

ژریکو

ژریکو. [ژِ ک ُ] (اِخ) نام شهری قدیمی به فلسطین در 23کیلومتری اورشلیم.


تئودور

تئودور. [ت ِ ءُ دُرْ] (اِخ) (سنت) دوشیزه ٔ شهید که در اسکندریه بفرمان دیوکله سین سرش را بریدند. ذکران وی 28 آوریل است.

تئودور. [ت ِ ءُ دُرْ] (اِخ) ملقب به «اسداس » مطران «سزاره » (گایزری فعلی، به نزدیکی انکارا) در قرن ششم میلادی و از طرفداران «اوریژنیسم » بود و بر اثر تحریکات او کلیسا منقلب گشت و پاپ وی را معزول کرد.

تئودور. [ت ِ ءُ دُرْ] (اِخ) (تئودور - آنتونین، بارون دو نوبهوف، شاه) حادثه جویی اصلاً آلمانی و عنوان شاه «کورس » داشت وی بسال 1690 م. در «متز» متولد شد و بسال 1756 در لندن درگذشت. وی ابتدا جزو ملازمان دوشس ارلئان درآمد و آنگاه بدرجه ٔ ستوانی نایل گشت و سپس وارد قشون سوئد شد و به اسپانیا و لندن رفت و بدرجه ٔ سرهنگی رسید و با یکی از بانوان دربار ملکه الیزابت ازدواج نمود و پس از چندی با وی متارکه کردو در سال 1732 م. در فلورانس با دسته ٔ مهاجرین کرس مربوط شد و برای استقلال کورس شروع بفعالیت کرد. تئودور، سه بار بقصد تصرف کورس با سربازان فرانسه جنگید و هر سه بار شکست خورد و منهزم گشت و به لندن پناه برد و در آنجا بسبب قرضهائی که گریبان گیرش شده بود، توقیف شد و تا نزدیکی پایان عمرش در زندان بسر برد.

تئودور. [ت ِ ءُ دُرْ] (اِخ) (سن) مطران «کانتربری » که بسال 602 م. در «تارس » (کیلیکیه) متولد شد. تحصیلاتش را درآتن بپایان رسانید و سپس به روم رفت. پاپ «ویتالین » وی را بسمت مطران «کانتربری » برگزید و حق قضاوت کلیسائی (پریما) بریتانیای کبیر را هم به وی واگذاشت.وی بسال 690 م. درگذشت. ذکران وی 19 سپتامبر است.


تئودور جوان

تئودور جوان. [ت ِ ءُ دُ رِ ج َ] (اِخ) نوه ٔ هنرمند یونانی تئودور ساموس. رجوع به تئودور ساموس شود.


تئودور بارکونائی...

تئودور بارکونائی. [ت ِ ءُ دُرْ] (اِخ) تئودور برکونایی. رجوع بهمین کلمه شود.


تئودور قورینایی

تئودور قورینایی. [ت ِ ءُ دُ رِ] (اِخ) ملقب به «آته » فیلسوف یونانی در اواخر قرن چهارم میلادی شاگرد وجانشین «اریستیپ » بود.


تئودور استودیت

تئودور استودیت. [ت ِ ءُ دُرْ اِ] (اِخ) یا تئودور استودیون، راهب و نویسنده ٔ بیزانسی (759-826 م.) و از مدافعین باحرارت مذهب اورتودوکسی بود و در تاریخ سیاسی زمان خود محلی یافت. وی با کنستانتین ششم و لئون ارمنی خصومتی سخت پیدا کرد و اصلاحاتی در وضع راهبان بوجود آورد و برای آنان جملات و کلمات هیجان انگیز ساخت.


تئودور اول

تئودور اول. [ت ِ ءُ دُ رِ اَوْ وَ] (اِخ) پاپ، که بسال 580 م. در اورشلیم متولد شد و بسال 649 م. در روم درگذشت.


تئودور سوم

تئودور سوم. [ت ِ ءُ دُ رِ س ِوْ وُ] (اِخ) رجوع به تئودوروس شود.


تئودور ساموس

تئودور ساموس. [ت ِ ءُ دُ رِ] (اِخ) هنرمند ومجسمه ساز یونانی که با شرکت «روکوس » در سال 660 ق. م. مسیح موفق به ذوب برنج گردید. وی در معماری نیز دست داشت و در ساختن «آرته میزیون افس » شرکت داشت. فرزند کوچکش «تئودور جوان » که در سال 550 ق. م. حلقه ٔ «پولیکارت » را بساخت.


تئودور موپسوئستی...

تئودور موپسوئستی. [ت ِ ءُ دُ رِ م ُ ءِ] (اِخ) تئودور دوموپسوئست. یکی از علمای دینی مسیحیان متوفی بسال 428 م. که عبارات جالب توجهی راجع به آیین زروان پرستی زردشتیان ذکر میکند و فوتیوس خلاصه ٔ آنرا نقل کرده است. رجوع به ایران در زمان ساسانیان کریستن سن ترجمه ٔ یاسمی چ 2 ص 94، 172 و 309 و رجوع به ماده ٔ قبل شود.

معادل ابجد

تابلویی از تئودور ژریکو

2319

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری