معنی تازه رس

لغت نامه دهخدا

تازه رس

تازه رس. [زَ/ زِ رَ] (ن مف مرکب) نورس. (آنندراج):
بباغ درون از سموم نفس
اثر دسته بندد گل تازه رس.
ظهوری (از آنندراج).
|| جدید و نو. || اندکی پیش آمده. (ناظم الاطباء).

فرهنگ عمید

تازه رس

نورس، تازه‌رسیده،

حل جدول

تازه رس

نو رس

فرهنگ فارسی هوشیار

تازه رس

(صفت) نو رس تازه رسیده، جدید نو.

معادل ابجد

تازه رس

673

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری