معنی تالانک

لغت نامه دهخدا

تالانک

تالانک. [ن َ] (اِ) میوه ای است شبیه به شفتالو. (برهان). نوعی از شفتالو است. (آنندراج) (انجمن آرا). تالانه. (آنندراج) (انجمن آرا) (فرهنگ نظام). فرسک. (فرهنگ نظام). شفترنگ. رنگینان. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی). زردآلو. (ناظم الاطباء). شلیل. رنگینا. شلیر. رجوع به تالانه شود.

فرهنگ معین

تالانک

(نَ) (اِ.) شَلیل.

فرهنگ عمید

حل جدول

تالانک

میوه شلیل

نام دیگر میوه شلیل

شلیل

فرهنگ فارسی هوشیار

تالانک

میوه ای شبیه به شفتالو، زرد آلو، شلیل.

معادل ابجد

تالانک

502

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری