معنی تبیره
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(تَ رِ) (اِ.) دهل، کوس، طبل دو سر.
فرهنگ عمید
(موسیقی) نوعی دهل یا طبل،
[مجاز] صدای تبیره: تبیره برآمد ز درگاه شاه / رده برکشیدند بر بارگاه (فردوسی: ۳/۱۸)،
حل جدول
طبل دوسر
فارسی به انگلیسی
Drum
تعبیر خواب
اگر دید با تبیره پای کوبد و رقص کند، دلیل است بر غم و اندوه. اگر دید او تبیره مفرد همی زد، دلیل که سخن باطل گوید، یا کاری ناصواب کند و بدان مشهور شود و بعضی از معبران گویند: تبیره درخواب آواز خوش و باطل است. - محمد بن سیرین
اگر دید تبیره می زد، دلیل که کارهای باطل کند با شعت، که در او هیچ اصل نباشد و با مردمان هر وعده که دهد جمله دروغ باشد. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
دیدن تبیره در خواب، کاری است که به نادانی کرده شود و عاقبت آن کار ظاهر، باطل است و تبیره زدن در خواب، مردی است که دروغ شیرین و آراسته گوید به ظاهر و در باطن مردمان را غیبت کند و سخنان زشت گوید. - امام جعفر صادق علیه السلام
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) دهل کوس طبل نقاره، خانه ای که در آن پلیدیها ریزند.
معادل ابجد
617