معنی تجاهر
لغت نامه دهخدا
تجاهر. [ت َ هَُ] (ع مص) تظاهر. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). خود را به چیزی آشکار کردن. (فرهنگ نظام): تجاهر بفسق، تظاهر بدان. || ظاهر و آشکار شدن در محضر عام. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
آشکار کردن، ظاهر شدن. [خوانش: (تَ هُ) [ع.] (مص ل.)]
فرهنگ عمید
تظاهر به کاری کردن،
حل جدول
آشکار و نمایان کردن
مترادف و متضاد زبان فارسی
تظاهر کردن، ظاهرشدن، آشکار کردن
فرهنگ فارسی هوشیار
تظاهر، آشکار کردن
فرهنگ فارسی آزاد
تَجاهُر، کاری را آشکارا نمودن، جلوه دادن کار یا حالتی، تظاهر بکاری کردن،
معادل ابجد
609