معنی تحت الحمایه

لغت نامه دهخدا

تحت الحمایه

تحت الحمایه. [ت َ تَل ْ / تُل ْ ح ِ ی َ / ی ِ] (از ع، ص مرکب) سلطنتی که در حمایت و تابع سلطنت دیگر باشد. (فرهنگ نظام). حمایت شده. که در حمایت و زیر نفوذ دیگری باشد. بطور اخص به کشور و دولتی اطلاق گردد که زیر نفوذ دولت دیگری قرار گرفته باشد و مخصوصاً هر گونه روابط خارجی این کشور زیر نظر آن دولت قرار میگیرد، فی المثل تونس از سال 1881 تا 1956 م. تحت الحمایه ٔ فرانسه بود.

فرهنگ معین

تحت الحمایه

(~. حِ یَ) [ع. تحت الحمایه] (ص.) در پناه (فره.)، در حمایت.

فرهنگ عمید

تحت الحمایه

زیر حمایت، در پناه، در پناه و حمایت دیگران،
(سیاسی) ویژگی مملکتی که در پناه و حمایت و تحت نظر دولت دیگر باشد و استقلال کامل نداشته باشد و فقط در امور داخلی خود استقلال داشته باشد،

حل جدول

تحت الحمایه

در پناه حمایت دیگران

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

تحت الحمایه

در پناه (صفت) در پناه در حمایت یا کشور (مملکت) تحت الحمایه. کشوری که در حمایت کشوری قوی قرار دارد.

معادل ابجد

تحت الحمایه

903

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری