معنی تخته های زیر ریل

حل جدول

تخته های زیر ریل

تراورس


چوب های زیر ریل

تراورس


چوب‌های زیر ریل

تراورس


چوب های زیر ریل قطار

تراورس


ریل

جاده فلزی

جاده قطار

خط آهن

لغت نامه دهخدا

ریل

ریل. (اِ) نوع جبلی افسنتین است و گویند نوعی از برنجاسف و قیصوم است. (از تحفه ٔ حکیم مؤمن).

ریل. [رَ] (ع مص) ریال. (ناظم الاطباء). آب دهان ریختن کودک از دهن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب). رجوع به ریال شود.

ریل. [رِ] (انگلیسی، اِ) تیرآهن. تیرهای آهنی که در راه آهن تعبیه کنند عبور قطار راه آهن را. (از یادداشت مؤلف). هریک از تیرهای آهنی که در مسیر راه آهن روی زمین کار گذارند تا واگون از روی آن حرکت کند. (فرهنگ فارسی معین). تیرهای آهنی که در دو رسته به فاصله ٔ 1435 میلیمتر (به استثنای روسیه ٔ شوروی و یکی دو کشور دیگر که فاصله ٔ ریلها بیشتر است) به موازات هم در طول قرار دهند بر زبر تیرهای چوبی که از عرض نهاده باشند و اصطلاحاً تراورس گویند.
- ریل گذاری، عمل قرار دادن تیرهای آهن روی الوارهای (تراورسهای) افقی در طول.


تخته تخته

تخته تخته. [ت َت َ ت َ ت َ / ت َ ت ِ ت َ ت ِ] (اِ مرکب، ق مرکب) قطعه قطعه. پارچه پارچه. (ناظم الاطباء). لخت لخت:
چو تخته سنگ بر آن خانه تخته تخته ٔ زر.
فرخی.
گهی چون تخته تخته ساده سیم اندر هوا بر هم
گهی چون توده توده سوده کافورست بر بالا.
مسعودسعد.

واژه پیشنهادی

فرهنگ فارسی هوشیار

ریل

انگلیسی تیرآهن انگلیسی شیار (اسم) هر یک از تیره های آهنی که در مسیر راه آهن روی زمین کار گذارند تا واگون از روی آن حرکت کند.


کنتاکت ریل

انگلیسی (ریل کنتاکت) پرماس شیاره

گویش مازندرانی

تخته

درپوش، پارچه های بریده، کشت زار نسبتا صاف، تخته

معادل ابجد

تخته های زیر ریل

1878

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری