معنی تخت طاقدیسی
لغت نامه دهخدا
تخت طاقدیسی. [ت َ ت ِ] (اِخ) تختی بوده است چندطبقه که صور جمیع بروج و کواکب را بر آن نقش نموده بوده اند و آن از فریدون به خسرو پرویز رسیده بود. گویند تمام عساکر خسرو در طبقات آن جا می شده اند. (برهان). || نام لحن پنجم است از سی لحن باربد. (برهان):
چو تخت طاقدیسی ساز کردی
بهشت از طاقها در باز کردی.
(از آنندراج).
|| (ترکیب وصفی، اِ مرکب) نام نوایی هم هست از موسیقی. (برهان). نام نوایی و لحنی. (شرفنامه ٔ منیری). به همه ٔ معانی رجوع به تخت طاقدیس شود.
حل جدول
نام تخت خسروپرویز
فرهنگ فارسی هوشیار
-1 (اسم) تخت طاقدیس.
معادل ابجد
1594