معنی تخلص هوشنگ ابتهاج
حل جدول
ه.الف.سایه
سایه
شعر هوشنگ ابتهاج
برخیر
برخیز
اثری از هوشنگ ابتهاج
تاسیان، شبگیر
آینه در آینه، تا صبح شب یلدا، تاسیان، چند برگ از یلدا، حافظ به سعی سایه، زمین، سراب، سیاه مشق، شبگیر، نخستین نغمه ها، یادگار خون سرو، یادنامه
نخستین نغمه ها
یادنامه
غزل برجسته هوشنگ ابتهاج
دوزخ روح
اطلاعات عمومی
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
ابتهاج. [اِ ت ِ] (ع مص) شادی. شادمانی. (نطنزی). فرَح. مسرت. سرور. ابتهاش. اجتذال. شاد شدن. (زوزنی). شادی نمودن. شادمان شدن: و مرا از دوستی تو چندان مسرت و ابتهاج حاصل است که هیچ چیز در موازنه ٔ آن نیاید. (کلیله و دمنه).
معادل ابجد
1913