معنی تخمین زدن
لغت نامه دهخدا
تخمین زدن. [ت َ زَ دَ] (مص مرکب) برآورد کردن.دید زدن در اندازه. رجوع به تخمین و تخمیناً شود.
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
برآورد کردن
فارسی به انگلیسی
Divine, Estimate, Evaluate, Guess, Judge
فارسی به ترکی
tahlil etmek
فارسی به عربی
تخمین، حساب، قدر
فرهنگ فارسی هوشیار
انگاردن
فارسی به آلمانی
Angabe (f), Bericht (m), Konto, Rechnung (f)
معادل ابجد
1161