معنی تخیلی و غیر واقعی

حل جدول

عربی به فارسی

غیر واقعی

غیر واقعی , خیالی , تصوری , واهی , وهمی


واقعی

وابسته بواقع امر , حقیقت امری , واقعی , واقع بین , تحقق گرای , راستین گرای

فارسی به عربی

غیر واقعی

خداع، غیر واقعی


واقعی

اصیل، جدا، حرفی، حقیقی، خرسانه، صحیح، ضروری، فعلی، واقعی، یمین

فارسی به ایتالیایی

واژه پیشنهادی

غیر واقعی

دروغین

لغت نامه دهخدا

واقعی

واقعی. [ق ِ] (ص نسبی) حقیقی. راستین. || راست. درست. صحیح. || محقق. به طور یقین. || به طور کامل. (ناظم الاطباء).

واقعی. [ق ِ] (اِخ) ابن علی طوسی شاعری بوده است در دربار اکبرشاه و این اشعار ازوست:
نه بر جبین تو از روی ناز چین پیداست
که بحر حسن تو زد موج اینچنین پیداست
هنوز از می نازست نشأه ای در سر
ز سر گرانیت ای ترک نازنین پیداست
چه احتیاج به ماه نواست در شب عید
ترا که ماه نو از چاک آستین پیداست.
(از تذکره ٔ صبح گلشن).
رجوع به فرهنگ سخنوران ذیل واقعی هروی شود.

مترادف و متضاد زبان فارسی

تخیلی

خیالی، ذهنی، غیرواقعی، موهوم،
(متضاد) حقیقی، واقعی، پندارآمیز، پندارگونه، خیال‌پردازانه

معادل ابجد

تخیلی و غیر واقعی

2453

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری