معنی تذکردادن

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

گوشزد

تذکردادن، تفهیم، خاطرنشان

لغت نامه دهخدا

گوشزد کردن

گوشزد کردن. [زَ ک َ دَ] (مص مرکب) به سمع رسانیدن. شنوانیدن. || کمی فهمانیدن. اشاره به امری کردن. تا حدی گفتن چیزی به کسی. (یادداشت مؤلف). || تذکردادن. خاطرنشان کردن. گوشزد ساختن. با یاد آوردن.

معادل ابجد

تذکردادن

1379

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری