معنی ترانس کوچک تغییر ولتاژ برق
حل جدول
آداپتور
ترانس کوچک تغییر ولتاژ
آداپتور
وسیله تغییر ولتاژ برق
ترانس
دستگاه تغییر ولتاژ برق
آداپتور, ترانس
ترانس برق کوچک
آدابپتور
دستگاه تغییر ولتاژ
ترانس
آداپتور
ترانس کوچک
آداپتور
ترانس
دستگاه تغییر ولتاژ
دستگاه مبدل ولتاژ
ترانس برقی کوچک
آداپتور
مبدل ولتاژ
ترانس
لغت نامه دهخدا
ترانس. [ت ِ] (اِخ) یکی از شعرای فکاهی سرای لاتینی که در سال 190 ق.م. در کارتاژ متولد شد. وی ابتدا برده ای بیش نبود و سپس آزاد گشت. او هم مانندپلوت از نویسندگان یونان، خصوصاً از مناندر پیروی میکرد. شش اثر کمدی که از وی باقی مانده عبارتند از: لاندرین، لونوک، لسیر، لوتونتی مورومنوس، لو فورمیون، لزادلف. در این نمایشنامه ها آثار مضحکه و استهزاء بمراتب کمتر از نمایشنامه های پلوت است. داستانهای ترانس بسیار معتدل ولی بعلت تصویرهای زیبا و ظریفی که از شخصیت های داستان بدست میدهد، آنها را ارزنده و جالب ساخته است. بطور کلی آثار این شاعر قصه پرداز، محتوی ادب و نزاکت و علاقه ٔ شدیدی به اخلاق است.
فرهنگ عمید
مقدار نیروی محرک الکتریکی که برق را در هادیها جریان میدهد،
فرهنگ معین
(وُ) [فر.] (اِ.) اختلاف انرژی پتانسیل مربوط به واحد بار الکتریکی در فاصله بین دو نقطه از مدار جریان یا دو سر باطری، اختلاف پناسیل. (فره).
معادل ابجد
4119