معنی تراژدی
لغت نامه دهخدا
تراژدی. [تْرا / ت ِ ژِ] (فرانسوی، اِ) واقعه ٔ هلاکت و حادثه ای که آخرش مصیبت سخت است. (فرهنگ نظام). مأخوذ از «تراگوئیدیا »ی یونانی است، و آن اشعار حزن انگیزی است که بطور کلی اساس داستان آن بر افسانه ها، یا حوادث تاریخی قرار دارد. قهرمانان داستان های مذکور از اشخاص نامدار و مشهور انتخاب می شوند و حادثه ٔ مهمی ابداع می گردد که آن حادثه اعم از این که عشقی یا جنگی باشدغالباً دارای نتایج تأثرانگیز و دردناکی است و صحنه های داستان بنحوی طراحی می شود که انعکاس بدبختی ها ورنج های آن، روح خواننده را بشدت منقلب می سازد. داستانهای غم انگیز و غم انجام. تراژدی نخست بوسیله ٔ مردم یونان پس از حماسه سرائی و اشعار غنایی بوجود آمد، و بطور قطع می توان گفت که تراژدی در دوران جنگهای مدیک گسترش یافت و در قرن پنجم ق.م. عالیترین آثار آن بوجود آمد و سپس در قرن چهارم ق.م. دوره ٔ زوال و اضمحلال آن در یونان شروع شد.
اصولاً تراژدی از مراسم مذهبی دیونیسوس (ذینوسس) ناشی گشت، زیرا نیایش و پرستش خدا در این مذهب چنان بود که مطالب و شیوه های تازه و جالبی در اشعار غنائی وارد می شد که ازآن جمله است ستایش و تهییج احساسات و تناوب در ناله ها و آوازهای سرورانگیز. همچنین نیایش در این مذهب با بیان حالات عاطفی و بوسیله ٔ حرکات چهره و اندام انجام می گرفت. رجوع به اسخیلوس در همین لغت نامه شود. تراژدی روم عمر چندانی نداشت و در پایان قرن سوم ق.م. جلوه ای کرد و خاموش گشت. آنگاه در دوره ٔ رنسانس تراژدی در فرانسه و آلمان و ایتالیا و اسپانیا و انگلستان بار دیگر وارد میدان هنر گشت و آثار درخشانی پدید آمد.
فرهنگ معین
نمایش نامه غم انگیز، فاجعه، مصیبت. [خوانش: (تِ ژِ) [فر.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
(ادبی) داستانی که در آن زنجیرۀ حوادث جبری، شخصیت اصلی یا همۀ شخصیتها رابه سوی سرنوشتی ناگوار و فاجعهآمیز سوق میدهد،
فاجعه، مصیبت، بدبختی،
حل جدول
فرهنگ واژههای فارسی سره
سوگنامه
فارسی به انگلیسی
Buskin, Tragedy
فارسی به ترکی
ağlatı
فرهنگ فارسی هوشیار
واقغه هولناک و حادثه ای که آخرش مصیبت سخت است، نمایش غم انگیز
معادل ابجد
1615