معنی تراکنش
گویش مازندرانی
تیر کشیدن اعضای بدن، نوعی احساس درد، بالا و پایین کردن...
واژه پیشنهادی
انگلیسی به فارسی
پرونده تراکنش، فایل تراکنش، فایل تغییرات.
transaction tape
نوار تراکنش
transaction file
پرونده تراکنش
transaction oriented
تراکنش گر
transaction record
رکورد تراکنش.
transactions
معامله، تراکنش، معاملات.
transaction
تراکنش، دادوستد، فعالیت، معامله
Transaction
تراکنش، فعل و انفعال، معامله
Transaction Processing System (TPS)
سیستم پردازش تراکنشها - پایینترین سطح سیستمهای اطلاعاتی که وظیفه پردازش تراکنش های روزمره سازمان را به عهده دارد.
فناوری اطلاعات
پرونده تراکنش، فایل تراکنش، فایل تغییرات
transaction record
رکورد تراکنش
transactions
معامله، تراکنش، معاملات
معادل ابجد
971