معنی ترشح‌کننده

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

مترشح

ترشح‌کننده، تراونده، تراوش‌کننده، زهناک

فرهنگ عمید

مترشح

ترشح‌کننده، تراوش‌کننده، تراونده،
[قدیمی] پرورش‌یافته و شایسته برای کاری،

معادل ابجد

ترشح‌کننده

1037

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری