معنی ترنجبین

لغت نامه دهخدا

ترنجبین

ترنجبین. [ت َ رَ ج َ / ج ُ / ج ِ] (معرب، اِ مرکب) معرب ترانگبین یا ترنگبین است. ترشحات و شیرابه های برگ و ساقه های گیاه خارشتر که از لحاظ شیمیایی نوعی از «من » میباشد. در ترکیب ترنجبین ساکارز و ملزیتوز موجود است و آن در تداوی به عنوان ملین استعمال میشود. (فرهنگ فارسی معین):
ترنجبین و صالم بده که شربت صبر
نمی دهد خفقان فؤاد را تسکین.
سعدی.
من ّ ترنجبین بود و سلوی مرغ بریان بود. (قصص الانبیاء ص 123). و رجوع به ترانگبین و ترنگبین شود.

فرهنگ معین

ترنجبین

(تَ رَ جَ) [معر.] (اِمر.) شیرابه های برگ و ساقه های گیاه خارشتر که ملین بوده و جوشانده آن برای سرفه و درد سینه مفید است.

فرهنگ عمید

ترنجبین

دارویی شبیه خرده‌نبات با طعم شیرین که از شیرابه یا شبنمی که بر روی شاخه‌های گیاهی به نام خارشتر جمع و منعقد می‌گردد تولید می‌شود. در طب به عنوان مسهل، ملین، تسکین سرفه، و درد سینه و شیرین کردن جوشانده‌ها به کار می‌رود،

حل جدول

ترنجبین

صمغ بوته خار شتر

فرهنگ گیاهان

ترنجبین

شبنمی است که بر روی خارشتر مینشیند

گویش مازندرانی

ترنجبین

گیاه دارویی مشهور

فرهنگ فارسی هوشیار

ترنجبین

پارسی تازی گشته ترامگبین (اسم) ترشحات و شیرابه های برگ و ساقه ای گیاه خار شتر که از لحاظ شیمیایی نوعی از ((من)) میباشد. در ترکیب ترنجبین ساکارز و ملزیتوز موجوداست. و آن در تداوی بعنوان ملین استعمال میشود.

معادل ابجد

ترنجبین

715

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری