معنی تشکیلات
فرهنگ معین
(تَ) [ع.] (اِ.) جِ تشکیل. سازمان های مختلف، ادارات و مؤسسات.
فرهنگ واژههای فارسی سره
سازوبرگ
مترادف و متضاد زبان فارسی
موسسه، اداره، نهاد تنظیمات، سازمان، دفترودستک، اسباب، اثاثیه
فارسی به انگلیسی
Organ
فارسی به ایتالیایی
حل جدول
فارسی به عربی
التنظیم
فرهنگ فارسی هوشیار
سازمان ها آراستار سازمان (مصدراسم) جمع تشکیل، سازمانهای مختلف ادارات و موسسات.
واژه پیشنهادی
مهدی ژورک
موسیقی فیلم تشکیلات
بابک بیات
کارگردان فیلم تشکیلات
منوچهر مصیری
فیلمبردار فیلم تشکیلات
اسفندیار شهیدی
معادل ابجد
1161