معنی تظاهر کردن
حل جدول
وانمود
فارسی به انگلیسی
Act, Counterfeit, Pretend, Profess, Sham, Masquerade, Pose, Simulate, Window-Dress, Pretend
فرهنگ فارسی هوشیار
(مصدر) آشکار شدنخود نمایی کردن، خود را بداشتن صفتی وانمود کردن، یکدیگر را یاری کردن. ، اجتماع کردن گروهی باشعارهای مخصوص برای وصول بهدفی.
معادل ابجد
1780